رضاخان کاملا مطیع و گوش به فرمان بود. انگلیس به وسیله رضاخان بازی سیاسی خود را در مقابل آلمان در جنگ جهانی دوم انجام داد. رضاخان بر اساس این بازی روابط خود را با آلمان توسعه داد و اقدامات عمرانی فراوانی بهوسیله آلمانیها در ایران صورت گرفت که یکی از آنها راهآهن جنوب به شمال بود که انگلیس برای انتقال سربازان خود به پشت جبهه روسیه به آن نیاز داشت. این راهآهن با کمک مهندسان آلمانی ساخته شد و انگلیس از آن در جنگ جهانی دوم بیشترین استفاده را کرد و هنگامی که بازی تمام شد انگلیس به شناسنامه رضاخان مهر باطل شد زد و او را به آفریقای جنوبی تبعید کرد.
نمونه دوم محمدرضا پسر رضاخان بود که در سرسپردگی به غرب شهره عام و خاص بود. او بدون اجازه غرب کاری را نمیکرد. گفتند اقتصاد ایران تکپایه شود و فقط متکی به نفت باشد،گفت چشم. گفتند بحرین استان چهاردهم نباشد بلکه مستقیما زیر نظر انگلیس ولی به عنوان یک کشور مستقل باشد،گفت چشم. گفتند به ظفار سرباز بفرست و حرکتهای ضدغربی را سرکوب کن،گفت چشم.گفتند ازنظرامنیتی به اسرائیل متکی باش وبا آنها روابط ویژه امنیتی داشته باش،گفت چشم. گفتند...
گفت...گفتند...گفت...وقتی انقلاب اسلامی ایران اراده خود را بر غرب تحمیل کرد و تاریخ مصرف محمدرضا تمام شد آمریکا حتی اجازه ورود به او نداد و او ناگزیر به پاناما فرار کرد.
نمونه سوم: نگوین ون تیو در ویتنام کاملا تحت فرمان آمریکا بود و از او برای سرکوب ویتنامیها استفاده میکرد. وقتی ارتش آمریکا در برابر اراده ویتنامیها کم آورد ون تیو را قربانی و سایگون را تسلیم هوشی مین کرد تا ون تیو ناگزیر شود برای تامین مخارج روزانهاش در غرب کارگری کند تا بمیرد.
نمونه چهارم: صدام به دستور غرب و با پول ارتجاع عرب و تکنولوژی شرقی و غربی به ایران حمله کرد و ایران را بخاک و خون کشید ولی با مقاومت مردم ایران تجربه ویتنام بهشکل روشنتری برای او تکرار شد. صدام به دستور غرب از سلاحهای کشتار جمعی غربی علیه مردم ایران و عراق در طول جنگ استفاده کرد ولی وقتی تاریخ مصرفش تمام شد آمریکا با ژست مخالفت با سلاح کشتار جمعی به صدام حمله و او را دستگیر و اعدام کرد.
نمونه پنجم تا نهم را درباره سوموزا و ترکی و بنعلی و عرفات و امروز در مورد زلنسکی میتوان شمارش کرد. دیکتاتورهایی که در خاورمیانه عربی به ملتهایشان از جمله ملت فلسطین پشت کردهاند و تکیه به غرب دادهاند چه تضمینی هست که به سرنوشت آنها که نامشان ذکر شد مبتلا نشوند؟ چرا با ملتهایشان آشتی نمیکنند تا مانند امام خمینی(ره) با عزت زندگی کنند و اگر چشم بر هم نهند مانند سیدحسن نصرالله و شهید قاسم سلیمانی باعزت و شرف بروند و جهان در سوگ آنها بگرید؟!